كوزه گری در دوران باستان
خاك رس كه ماده اولیه كوزه گری است تقریباً در هر كشوری یافت می شود و وقتی كه بشر اولیه زندگی شكاری خود را تبدیل به دامداری و كشاورزی كرد كوزه های سفالینه بوجود آمد . تاریخ سفالینه سازی ایرانی به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح می رسد در آن زمان بیشتر مردم دوره نوسنگی یكنوع زندگی كشاورزی و روستایی اختیار كرده و در ساختن انواع گوناگون سفالینه ها برای كارهای روزانه و امور مذهبی توفیق یافته بودند تعداد كمی از كشورها هستند كه در این مرحله به اوج شهرت رسیده و توانسته باشند مدتی طولانی در آن باقی بمانند . معروفترین این كشورها چین و ایران است .
كوزه گرانی كه ظرفهای دوره كلاسیك یونان را می ساختند خود را محدود به سبكها و شیوه های تزیینی انگشت شماری كرده بودند . آنها هیچ گاه لعاب حقیقی به كار نبردند و با وجودی كه محصولاتشان عالی بود مدت كمی در تاریخ باقی ماند . اما كوزه گران چین و ایرانی پیشه خود را از سفالینه سازی آغاز كرده و از دورانهای پیش از تاریخ تا امروز آن را ادامه داده و انواع مختلف سبكها و شیوه ها را بكار می بردند تا فرآوردهایشان از بهترین نوع خود باشد . به غیر از تماسهای بی شمار و نفوذ متقابل و مشترك میان دو كشور ، كوزه گران هر دو كشور راههای گوناگونی را در پدید آوردن سبكها و شیوه های نو برگزیدند .
از آنجایی كه كوزه گری یك چنین تاریخ طولانی و سابقه پیوسته ای دارد و از آنجایی كه بیش از هر پیشه دیگری بیان كننده استعداد ایرانیان و در بهم آمیختن طرحهای مختلف با تزیینات بسیار ظریف هنرمندانه می باشد ، و از آنجایی كه محصولات آن تقریباً به تمام مردم از هر طبقه و صنف عرضه می شود بسیار بجا خواهد بود كه در اینجا صنعت كوزه گری ایران را از دورانهای نوسنگی تا به امروز بیان كنیم .
خوشوقتی ما در این است كه از زمانهای بسیار دور ، با اینكه سفالها و كوزه ها شكننده است، وقتی آن را به زیر خاك می كردند به همانگونه دست نخورده باقی می ماند تا اینكه هیئت باستانشناسان مختلف آنها را از دل خاك در آورند و روی آن مطالعه كنند ، و امروز بیشتر اطلاعات ما درباره تاریخ سفالینه سازی از همین تكه های از زیر خاك بدست آمده است .
مدارك نوشته شده درباره سفالینه سازی بسیار كم است و شاید به جز لوحه های خط میخی بابلی و آسوری مربوط به سال 1700 و 565 پیش از میلاد مسیح چیزی در دست نباشد ، در این دو نوع لوحه چند دستور و نسخه در مورد ساختن رنگ و لعاب دادن خاك رس دیده می شود . در زمانهای جدیدتر كتابچه های راهنمایی در این باره یافت شده است كه یكی از اعضاء خانواده سرشناسی در كاشان درباره كوزه گری در سال 1301 میلادی نوشته است ، و نیز راهنماییهایی درباره كوزه گری و تزیین كوزه ها و چند امضاء بعضی با تاریخ و تعدادی بدون تاریخ بدست آمده است .
سنتهای كهن ، ادبیات و باستان شناسی در حدود پنجاه مركز در ایران ذكر می كنند كه در آن مراكز سفالینه های بسیار ظریفی ساخته می شد و شاید هم مراكز متعدد دیگری بودند كه به ساختن ظروف سفالی سرگرم بودند . یكی از مراكز گوزه گری كه به حق باید آن را بیش از دیگران ذكر كرد كاشان است كه در این شهر از دوره نوسنگی كار كوزه گری آغاز شد و در قرون وسطی به اوج شهرت و اعتبار رسیـد و امـروز پس از شش هـزار سـال فعالیت و تولید هنوز هم ظروف بسیار ظریفی تهیه می كند .
كوزه گری در زمان هخامنشیان ، اشكانیان و ساسانیان
زمان هخامنشیان دوره مستند تاریخ است . و این خود مایه بسی دلتنگی است كه سفالهای بسیار كمی از آن زمان بدست آمده و حال آنكه از صنایع دستی دیگر بویژه فلزگری و مجسمه سازی از سنگ محصولات فراوانی پیدا شده است . ظروف سفالی كه از تخت جمشید و شوش بدست آمده فقط چند كوزه آب بی لعاب و چند كاسه و بطری و ظرفهای بزرگ انباری است .
ظاهراً این ظرفها فقط برای استفاده كلی بوده است ، نه برای زیبایی ، و تنها یكی از آنها آثاری از لعاب فیروزه ای دارد .
از دو پایتخت بقایای كاشیهای رنگی فراوانی به چنگ آمده است ، اما به گونه ای كه در فرمان بنیاد شهر شوش كه در بالا به آن اشاره كردیم آمده است آنها را بابلیها ساختند . تنزل پیشه سفالسازی را در این دوره می توان به این امر نسبت داد كه سطح زندگی مردم بالا رفته و زر وسیم و مرمر سفید برای ساختن ظرف در خانه شاه به كار برده می شد و در خانه های مردم متوسط ظرفهای مسی و برنجی متداول بود و تنها بیچارگان از فراورده های سفالی استفاده می كردند .
این وضع پیشه سفالگری كه فقط ظرف سفالی برای رفع حوائج روزانه ساخته می شد در دوره سلوكیها و شاهنشاهی پارتها ادامه یافت . اما باید به یاد آورد كه پارتها لعاب سرب را با رنگهای گوناگون متـداول كردنـد . رشتـه ویژه و نویی كه سفالگر پارتی بدان افزود ، فراورده های لعابی تابوت و تابوت های سنگی كنده كاری شده و خاكستران مرده ، و بسیاری از نمونه های كلی بود كه در درون آرامگاهها می گذاشتند . بسیاری از ظرفهای مورد استفاده روزانه روی چرخ و صفحه كوزه گری ساخته می شد ، اغلب پیش از لعاب دادن روی آن را كنده كاری می كردند ، پاره ای از آنها را در قالبهای فشرده ای كنده كاری كرده ، پخته و درست می كردند .
سنتهای كهن ، ادبیات و باستان شناسی در حدود پنجاه مركز در ایران ذكر می كنند كه در آن مراكز سفالینه های بسیار ظریفی ساخته می شد و شاید هم مراكز متعدد دیگری بودند كه به ساختن ظروف سفالی سرگرم بودند . یكی از مراكز گوزه گری كه به حق باید آن را بیش از دیگران ذكر كرد كاشان است كه در این شهر از دوره نوسنگی كار كوزه گری آغاز شد و در قرون وسطی به اوج شهرت و اعتبار رسیـد و امـروز پس از شش هـزار سـال فعالیت و تولید هنوز هم ظروف بسیار ظریفی تهیه می كند .
همچنین مهره های تزیینی روی آنان زده می شد كه تا اندازه ای مانند فن نشان دار كردن ( Terra Sigillata) رومیها بود . پاره ای از فراورده های زیباتر دارای تزییناتی است كه بعدها به نام باربوتین ( Barbotine ) شناخته شد و آن فین بود كه خمیر نازكی از گل رس از سوراخ كیسه ای با فشار به شكل خطوط و مارپیچ روی ظرف نهاده می شد و همانند كاری است كه شیرینی سازان امروز برای ساختن گلهای روی كیك به كار می برند . بسیاری از ظرفها یك رنگ بوده و رنگهای مختلف آن كرم ، زرد ، قهوه ای ، آبی و سبز بود .
همانطور كه پیش از این گفتیم ، پیشه سفالسازی در زمان ساسانیان گسترش نیافت ( 224 ـ 650 میلادی ) . كوزه گران همان روش و سبك پارتها را ادامه دادند ولی كار آنها را نمی توان با كار استادان فن فلزكاری زمان ساسانی قیاس كرد . لعاب زمان پارتها در زمان ساسانیان نیز ادامه داشت و آن را روی رویه های برجسته یا كنده كاری شده می زدند . برخی از خمره های انباری یك متری در این زمان ساخته شده كه لعاب ندارد . اما با فشار دادن مُهر چوبی روی گل تازه آن را آراسته اند .
بخش هنری تبیان
منبع: پایگاه تجاری و اطلاعرسانی صنایع دستی